ریتم آهنگ

موسیقی مقامی

 موسیقی مقامی

مقام چیست؟

تعریف مقام و آنچه امروز به عنوان مقام در ذهن متبادر می شود بعضا  دچار عدم تطابق هائی است در برخی نظریه ها به منظور اثبات پیش فرض  تبدیل موسیقی مقامی به دستگاهی در بسیاری از موارد به تعریف مد، واژه مقام را اطلاق نموده اند که سبب تششت آراء بسیاری شده است. کلمه مقام در رسالات کهن نیز بعضا  به معانی متفاوتی اطلاق شده است . در رسالات صفی الدین ارموی و عبدالقادر مراغی اثری از واژه مقام به معنی توالی تن های موسیقائی دیده نمی شود و این توالی را دور نامیده اند تنها در رساله "جامع الحان" عبدالقادر در پاسخ به نظریه قطب الدین شیرازی چنین می نویسد: " پرده در استعمال ارباب عمل بر حسب استقراری تام عبارت از نغماتی بود مرتب به ترتیبی محدود چنانکه بعد شریف مستغرق آن باشد و پس او مرادف جمع باشد" پس  مقام(در تلقی تن) در رساله عبدالقادر به نام پرده(شدود در عربی) آمده ودر تلقی توالی تن های موسیقائی نیز با عنوان دور بدان اشاره شده است در ادامه عبدالقادر چنین می نویسد: "حال آن است که ارباب عمل دوازده مقام را دوازده پرده گویند و اعراب نیز شدود گویند و هر یک را به اسمی مخصوص گردانیده چنانچه پیش از این مذکور شد و در این محل نیز بیان کنیم: عشاق و نوا و بوسلیک و راستو حسینی و حجازی و راهوی و زنگوله و اصفهان و عراق و زیرافکندو بزرگ. بواقی ادورا همین دوایرند که به حسب اختلاف مبادی در غیر مواضع مستعمل باشند و این ادوار مشهوره را قدما "شدود" نیز خوانده اند و متاخران مقامات نیز خوانده اند "

آن چه از این نوشته بر می آید بیانگر نکات مهمی است نکته اول آن که آن طور که عبدالقادر اشاره می کند تلقی  ارباب عمل یا به عبارتی نوازندگان از واژه مقام معادل پرده است نه به مانند تلقی رایج توالی تن ها (البته تلقی توالی تن های موسیقائی از واژه مقام امروزه هم در کشور های عرب زبان و ترکیه کنونی رواج دارد که بدان خواهیم پرداخت) دوم آنکه واژه ای که از دیدگاه این تئوریسین و نیز صفی الدین ارموی برای توالی تن های موسیقائی به کار می رفته ، واژه "دور" بوده است تفاوت نگاه عبدالقادر با صفی الدین در دو موضوع خلاصه می شود اول آنکه عبدالقادر یک ذی الکل(اکتاو) را یک دور می دانشته در حالیکه صفی الدین ذی الربع را نیز دور معرفی کرده است و دوم آنکه صفی الدین یک ذی الکل را ترکیبی از دو ذی الاربع(تتراکورد) متصل و یک فاصله طنینی(یک پرده) می دانسته ولی عبدالقادر ذی الکل را یک ذی الاربع و یک ذی الخمس(پنتاکورد) متصل ذکر کرده است .

اما قطب الدین شیرازی علی ابن محمد معمار و فرصت شیرازی واژه مقام را معادل دور در نظر گرفته اند. دکتر مسعودیه نیز تلقی مشابهی با این گروه از تئورسین ها در تلقی مقام دارد او چنین می نویسد: "

مقام تا آنجا که به ارائه موسیقی بستگی دارد عبارت است از توالی تعدادی از اصوات معین در فضای سیستم تنال. توالی اصوات مزبور در واقع نتیجه ذهنی فیگور های ملودی ، تحت اشکال بی اندازه متفاوت صورت می پذیرد . تا زمانی که این تغییرات در قالب همان توالی اصوات شکل گیرند ، ملودی در مقام واحد باقی می ماند"

این دیدگاه با نگاه مقام در تلقی "دور" که همان اسکلت خالی از ملودی از توالی تن های موسیقائی است در تعارض است. اما نکته مهم اینجاست که مقام در فرهنگ های مجاور با ایران با نام های خاص خود که ذکر می گردد دارای مفهوم ملودیک نیز هست به عنوان مثال نام مقام نهاوند یا حجاز یا صبا تنها نظام ساختمانی تن ها را به همراه ندارد بلکه دارای ساختار ملودیکی است که صورتبندی آن بر اساس فرهنگ همان منطقه معنا می یابد به عنوان مثال لدینگ تن یا تن رهبر که در موسیقی دستگاهی بسیار حائز اهمیت است در موسیقی عرب و یا عثمانی دارای اهمیت چندانی نیست و انحصارا استقرار این تن در پیش دانگ در نظام دستگاهی یکی از نقاط افتراق این موسیقی با موسیقی موسوم به مقام در همسایگان فرهنگی ایران است. با توجه به پیشینه کاربرد کلمه مقام آیا می توان گوشه های موسیقی دستگاهی را مقام دانست؟ و آیا این نوع نگاه ناشی از پیش فرض انگاشتن نظریه تبدیل و ایجاد نظام دستگاهی از درون موسیقی موسوم به مقام ، در سالهای اخیر نیست؟ پیش فرضی که بسیاری کوشیده اند شواهدی را پیدا کنند تا این نظریه را به اثبات برساند اما تاکنون موفقیتی در این امر حاصل نیامده است. برای روشن تر شدن این موضوع شایسته است تا مفاهیم مد و هیرارکی در موسیقی شرق بیشتر مورد توجه قرار گیرد .

محسن حجاریان در تعریف مد چنین می نویسد: " به طور کلی در حال حاضر مقوله مد به انتخاب و انتظام تن ها در یک گام معین اطلاق می شود. این انتخاب  و انتظام تن ها تابع یک هیرارکی مشخص هستند" وی در ادامه می نویسد: " هیرارکی یعنی تعیین جایگاه و اهمیت شخصیت تن ها در رابطه با سایر تن های دیگر در یک اجرا معین و یا در یک مد معین هر مدی دارای یک هسته مدالی خاص خود است که سایر نت ها به گرد آن هسته مدالی نقش خود را ایفا می کنند"

تعریف مد در غرب از زمان هوکبالد(قرن 9) و برونو و آزرو(قرن 11) با اتکا بر فرمول های ملودیکی موسوم به اپیتون تعریف می شد پس از تعدیل فواصل در اوائل دوره باروک تا قرن هیجدهم میلادی مد به معنی مجموعه ای از درجات یک گام با محوریت تونیک تلقی می شده است(مفهوم تنالیته در موسیقی غرب) اما در اوائل قرن بیستم ایگان ولز(1920) میان سیستم تنال با مد تفاوت قائل شد که همین امر موضوع هیرارکی را در نظام موسیقی غرب نیز حائز اهمیت کرد. او معتقد بود که یک گام را نمی توان مد تلقی کرد زیرا فرمول های موسیقائی نیز در هویت مد نقش اساسی را ایفا می کنند. چنانکه فرهنگ موسیقائی در اروپا که عمدتا مبتنی بر نظام زیبائی شناسانه چندصدائی است درجات یک گام را سوای از محوریت تونیک دارای نقش های متفاوت  می داند    . برداشتی از هیرارکی مد که امروزه به عنوان فونکسیون در اروپا مطرح است به عنوان مثال درجه چهارم و پنجم گام به جهت نقشی که در مدولاسیون ایفا می کنند و آکور های هم نوع با تونیک در گام ماژور دارای اهمیت ساختاری هستند. در نظام های آکادمیک نیز برای معرفی یک گام به گونه کامل ابتدا نام مد و سپس تنالیته را بکار می برند به عنوان مثال به جای استفاده از واژه خلاصه شده "سل ماژور" عبارت "مد ماژور تنالیته سل" بکار می رود.

محسن حجاریان به نکته مهمی در تبیین مد اشاره می کند که می تواند در تشخیص تفاوت میان مد و مقام راهگشا باشد او چنین می نویسد : "مد مقوله ای است کلی که ویژگی های موسیقائی بخش عظیمی از فرهنگ های جهانی را در بر می گیرد . سیستم های موسیقائی ملل مشرق زمین از مراکش تا اندونزی با سیستم های مدالی مشخص می شود . با این که سیستم های این فرهنگ ها مدالی است ، اما نباید از نظر دور داشت که همین سیستم ها در داخل همین فرهنگ ها هم با همدیگر متفاوت هستند. در فرهنگ های شرقی این مفهوم مدالی در برگیرنده سیستم های مقام (در عراق و سوریه و مصر) و مکام(در ترکیه)، ملحون ، صنعت،نوبتو غیره (در موسیقی اندولسی)، گوشه (در ایران)، راگا (در هندوستان و کارناتاک) موقام(آسیای مرکزی و ایغور) ، پاتت(در اندونزی) ، دی نو (در برمه و ویتنام) ، دیاوا (در چین) و چاشی (در ژاپن) است. کسانی که با دانش موسیقی شناسی علمی آشنادی دارند می دانند که همسان دانستن گوشه با راگا و یا گوشه با پاتت و یا گوشه با دیاوا و گوشه با مقام و گوشه با چاشی و یا با هر سیستم مدالی دیگری که دارای خاصیت و شخصیت موسیقائی دیگر است ، کاری نادرست و غیر علمی است. این سیستم های شرقی نه تنها در ساختارهای مدالی خود همسان نیستند، بلکه حتی از نظر صوری و اجرائی هم دارای تفاوت های فاحش هستند . این تفاوت ها هم در اصل وابسته به روابط پیچیده فرهنگی و تاریخی اقوامی است که موسیقی آن فرهنگ را سامان داده است"

در این نوشتار نکات بسیار مهمی مطرح شده است که در اینجا به آن اشاره می کنیم اول بکار گیری واژه مد در بررسی موسیقی های شرقی است اگرچه این واژه از اروپا وارد فرهنگ موسیقائی جهان شد اما به دلیل تعریف مشخص و شفاف آن توسط اکثر فرهنگ های موسیقائی پذیرفته شد اولین بار ویلیام جونز آمریکائی در اواخر قرن هجدهم میلادی مطرح کرد او در کلکته هندوستان روی ساختار های موسیقی هندی و ایرانی تحقیق می کرد از آن پس واژه مد برای معرفی کلی ساختار اجرائی در همه ملل  و فرهنگ ها بکار گرفته شد . نکته اینجاست که همانطور که دکتر حجاریان در این نوشتار اشاره کرده است واژه مد در برگیرنده بسیاری از انواع موسیقی در فرهنگ های گوناگون است بکارگیری واژه مقام به جای انواع دیگر مد ها با هیرارکی های مختلف یکی از اشتباهاتی است که در سال های اخیر در موسیقی ایران رواج یافته است تلقی نام مقام به گوشه ای نظیر دلکش یا مخالف همانقدر غیر علمی است که به رست یا نهاوند عنوان گوشه و یا دستگاه اطلاق گردد. نکته دیگر نقش فرهنگ قومی در تعیین فرمول های ملودی است که به نوعی با هیرارکی مد در ارتباطی دو سویه است . هیرارکی مد یکی از کلیدی ترین وجوه تمییز میان انواع موسیقی های مدال است هارولد پاورز می گوید: " کاری گمراه کننده است اگر دز ابتدا دستگاه را مشمول عنوان کلی تجمع فیگور های مدالی بدانیم " حجاریان می نویسد : " مقام مانند گوشه آغاز و انتها ندارد و گذشته از این از یک فضای آبسترکت بهره می گیرد و این در حالی است که گوشه دارای یک فضای کاملا شناخته شده کانکرت است " پاورز مقام را یک سیستم پشت باز می داند والتر فلدمن نیز می نویسد : "در حالی که موسیقی ایرانی سیستم پشت بسته هیرارکی وار خود را در قالب گوشه ها تاسیس کرده موسیقی ترکیه سیستم پشت باز خود را در قالب مقام به وجود آورده است" تفاوت هیرارکی مد در مقام و گوشه در همین نکته مهم نهفته است پشت باز بودن مقام موجب گسترده بودن میدان اجرائی آن نسبت به گوشه است. سیر ملودی در مقام که یکی از ویژگی های اصلی آن محسوب می شود مسبب هیرارکی است در حالیکه در گوشه این هیرارکی است که خود را به ملودی تحمیل می کند والتر فلدمن در این باره می نویسد : "چندی از گام های موسیقی جدید ایران با موسیقی ترکی و عربی مشابهت دارند ، اما مفهوم انکشاف ملودیکی در اکتاو و یک گام در این موسیقی ها متفاوت است . هنگامی که نوازنده ترک یا عرب در مقام سه گاه تقاسیمی را ارائه می دهد آزادانه و بدون عبور در سرزمینهای قطعه بندی گوشه، مسیر بداهه نوازی خود را تعیین می کند . فصل های بلند این موسیقی در این فرهنگ ها نشانه ای از همین ویژگی پشت باز بودن شخصیت مقامی آنهاست"

توجه به این نکته می تواند یکی از مهمترین وجوه افتراقی مقام و گوشه را روشن سازد. بسیاری از گوشه های موسیقی ایرانی از سیستم پشت بسته تبعیت می کنند به عنوان مثال گوشه ی زابل به دلیل گردش ملودی حول درجه شوم چهارگاه کمتر امکان فرارفتن از درجه پنجم و گردش در پیش دانگ را دارد مگر به شکل پاساژ های تزئینی اگر زابل را کمی گسترش دهیم بلافاصله به فضای مخالف متصل می شود. همین قاعده در مورد بسیاری از گوشه ها نظیر مویه ، سیخی ، منصوری، شوشتری و... صدق می کند در حالی که خصوصیت اصلی مقام سیر ملودی به صورت بسیار آزاد تر اما با تاکید بسیار کمتری به درجات خاص صورت می پذیرد نکته دیگر این افتراق میان این دو سیستم مدالی، ویژگی ترکیب پذیری گوشه در سیستم دستگاهی است . این موضوع در سیستم مقامی کمتر به چشم می آید اگر چه ترکیبات دو مقامی در موسیقی ترکیه اما صورت بندی این ترکیب با سیستم دستگاهی تفاوت های بنیادینی دارد که بدان خواهیم پرداخت.

- با توجه به آنچه گفته شد نظریه هائی که در سالهای  اخیر مبتنی بر بستر مقامی، موسیقی دستگاهی را تعریف و بررسی کرده اند از بنیه علمی چندان استواری برخوردار نیستند.

- التقاط میان سیستم مقامی با سیستم دستگاهی و پیش فرض دانستن تبدیل سیستم مقامی به موسیقی دستگاهی از یک سو و تلاش برای توجیه این پیش فرض محتوم انگاشته شده از سوی دیگر سبب شده تا علاوه بر به انحراف رفتن مسیر پژوهش و تحقیق  ، در حوزه اجرا نیز موجب آشفتگی هائی در ارائه موسیقی دستگاهی شده است.

- خلط دو تعبیر پردگانی و ساختمانی از واژه مقام در موسیقی ایران یکی از عوامل نتیجه گیری های نادرست و ارائه تعریف های نه چندان دقیق در حوزه موسیقی دستگاهی در سالهای اخیر است.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”